درس هایی از پدرم ۱۸

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

احساس مالکیت یک مجموعه توسط تک تک کارکنان آن یکی از ارزش های سازمانی بشمار می آید .ولی متاسفانه این ارزش در بسیاری از شرکتها نقش یک تابلوی زیبا،که مزین کننده دیوار راهروهای آن شرکت است را بازی میکند. این ارزش سازمانی،زمانی ظهور و بروز می کند که بر اثر ناهنجاری های اقتصادی و یا معضلات غیر قابل پیش بینی شده، شرکتها را دچار چالش جدی می کند.
ارزشها اصولا توسط مدیران ارشد نهادینه میشوند و به عنوان یک باور در اعتقادات کارگران رسوخ می کنند. از مهمترین روشهای مدیریتی که میتواند ارزش منظور را بارور کند صداقت با کارگران است و اینکه بتوانید اطلاعات را با همه افراد بعنوان اعضای یک خانواده باصداقت به اشتراک بگذارید. ایراد سخنرانی از آخرین وضعیت شرکت بصورت ماهیانه و یا فصلی در این امر بسیار کمک میکند اما باید نکاتی را در این سخنرانیها مد نظر داشته باشید که اهم آنها، موارد زیر است.
۱- برنامه های آینده شرکت را که جنبه محرمانگی بالایی ندارند و انتشار آنها در بیرون از مجموعه باعث لطمه به سازمان نمی شود را شفاف بازگو کنید. یادمان باشد اخبار به هر نحو ممکن به گوش افراد میرسد با برگذاری این محافل سخنزانی ،اخبار را خودتان به کارگران و پرسنل منتقل خواهید کرد و با این اقدام از انتشار اخبار تحریف شده، هنرمندانه جلوگیری نموده اید .ضمنا این کار کمک میکند تا فضای نجوایی و درگوشی که آفتی سازمانی است، از شرکت های یتان دور شود.
۲- در سخنرانی های بعدی با پرسنل میزان حصول به نتایج را اعلام نمایید تا باور کارگران به برنامه هایتان افزایش یابد و پروژه های ناتمام را با ذکر دلیل بازگو کنید و برای تسریع در نهایی شدن آنها از پرسنل و کارگران درحد وسع ،دانش و تواناییشان کمک بخواهید.
۳- به هیج وجه ایده ای که احتمال وقوع آن به قطعیت نرسیده را مطرح ننماید. شاید ناکامی در اولی را بتوانید توجیه کنید ولی تکرار آنها ایمان به شما را از آنها سلب می کند.
یادمان باشد صداقت بزرگترین سلاح نفوذ در دلهاست از این سلاح بخوبی بهره برداری کنید.

عبدالکریم نعناکار

بدون دیدگاه برای درس هایی از پدرم ۱۸

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    هفت − دو =