ممنوعیت اشتغال افراد دو تابعیتی در پست های مهم

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

nationality_poster_by_sylvaknight-d50ivhaیکی از مظاهر دارا شدن اهلیت اشخاص در هر جامعه‌ای تابعیت می‌باشد، نکته آنکه اعطای تابعیت به اشخاص نیز جزء ارکان اقتداری یک حکومت محسوب می‌گردد، ازاین‌رو است که برای بسیاری از مشاغل مهم ازجمله ریاست جمهوری و معاونین، اعضای شورای نگهبان، ریاست قوه قضائیه، ریاست وزارتخانه‌ها، استانداری، فرمانداری، وکالت مجلس شورای اسلامی، عضویت در شوراها، استخدام در وزارت امور خارجه در هر پست و مقامی،عالی‌ترین رده فرماندهی در ارتش و سپاه و نیروی انتظامی و تصدی پست‌های مهم اطلاعاتی و امنیتی در ایران محدودیت‌هایی در این خصوص وضع گردیده است.
این امر ازآن‌جهت مهم و اساسی است، زیرا که تصدی به این سمت‌ها با امنیت کشور در ابعاد مختلف نظامی، اقتصادی و سیاسی درگیر می‌باشد.
وجود دو تابعیت برای فردی که تصدی چنین پست‌های مهمی را در کشور به اختیار می‌گیرد از آن‌سو دارای اهمیت ویژه است که در صورت بروز هرگونه سوء مدیریت و رفتار ممکن است امکان بازرسی، احضار، جلب و محاکمه قضایی از بین برود، زیرا که فرد با توجه به نوع تابعیت دوگانه خود در زمان مناسب و در خلال رسیدگی به امور مرتبط با او امکان خروج از کشور را عموماً دارا بوده و می‌تواند به کشور ثالث مراجعه و از بسیاری جهات خود را مصون دارد.
این موضوع نه‌تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان موردتوجه ویژه بوده و بسیاری از پست‌های حساس و کلیدی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی تنها به افراد صلاحیت‌داری اعطا می‌گردد که اصالتاً تابعیت کشور متبوع را داشته و همچنین تابعیت مضاعف نداشته باشند.
متأسفانه به علت خلأ قانونی موجود در قوانین ایران، هم‌اکنون امکان سپردن پست‌های مهم کشوری به برخی افراد دو تابعیتی میسر است، که امید است با اصلاح قوانین موجود این خلأ مهم مرتفع گردد، شاید ازاین‌رو است که به نظر می‌رسد تصحیح و تقویت ماده ۹۸۲ قانون مدنی امری ضروری بنمایاند، به‌گونه‌ای که با اصلاح این ماده‌قانونی می‌توانیم دیگر شاهد کارشکنی و آسیب‌های جدی اجتماعی، اقتصادی و همچنین امنیتی و سیاسی در کشور نباشیم. ان شاء الله

باشگاه خبرنگاران جوان

بی‏تابعیتی چیست؟

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

شاید بهترین راه برای بیان بی‏تابعیتی تعریف تابعیت باشد، در این صورت اگر معنای دقیق و درست تابعیت و آثار آن معلوم گردد به وضوح می‏توان بی‏تابعیتی را تعریف و مضرات آن را تشخیص داد.

باید توجه نمود در حقوق بین‏الملل تعریف واحدی در خصوص تابعیت و یا ملیت ارائه نشده است، به گونه‏ای که تعریف تابعیت از ابعاد و زوایای گوناگون می‏تواند متعددِ متجانس و غیر متجانس داشته باشد و حتی می‏تواند تعاریفی بنیادی را در برگیرد به طور مثال برخی معتقدند ملیت فرد در واقع وابستگی فرد به خانواده و جامعه انسانی خاصی است، برخی نیز بر این باورند که تابعیت پیوندی است که شخص را به ملت معینی مربوط می‏سازد، گروهی نیز عقیده دارند تعلق حقوقی شخصی به جمعیت تشکیل دهنده دولت را تابعیت می‏گویند.

در هر حال تابعیت رابطه‌ای است بین فرد و دولت که شخص تبعه را در قبال تبعیت، به حمایت دولت متبوع خود ذی‌حق می‌نماید. چنین رابطه‌ای، شخص تبعه را مطمئن می‌سازد که در رفتار و دادوستدش با اتباع بیگانه، عندالاقتضا از حمایت حقوقی و سیاسی دولت متبوع خود، که به وسیله حقوق بین‌الملل شناخته شده، متمتع خواهد شد. به عبارت دیگر تابعیت عبارتست از یک رابطه سیاسی، حقوقی و معنوی که فردی را به دولتی معین مرتبط می‌سازد.

باید توجه نمود که تابعیت عموماً مبتنی بر دو سیستم خون و سیستم خاک استوار است، بر همین اساس در ایران تابعیت به طور عمده بر سیستم خون متکی است، البته در مواردی از سیستم خاک برای کسب تابعیت استفاده شده‌است.

لذا طبق ماده ۱۵ متن اعلامیه جهانی حقوق بشر

۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.

۲. هیچ احدی را نمی‌بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.

در نتیجه در حقوق بین‏الملل تابعیت یک حق و اعطای آن از جانب حکومت و دولت یک تکلیف است، بی تابعیتی باعث خواهد شد تا فرد فاقد ملیت، از خدمات سیاسی و حقوقی لازم برخوردار نبوده و مشکلات عدیده ای را در خصوص اقدامات حقوقی پیش رو داشته باشد.

در آخر ذکر این نکته مهم است که به نظر می‏رسد از دید حقوق بین‏الملل اسلامی افراد جامعه انسانی به ما هو انسان از حقوق یکسانی برخوردار بوده و تابعیت ملل مختلف اصالتی در برخورداری افراد از حقوق و تکالیف ندارد، بلکه افراد جامعه به دو گروه بزرگ بلاد اسلامی و غیر اسلامی تقسیم می‏شوند که از منظر فقهی دارای حقوق و تکالیفی نسبت به هم هستند.