نقش فرضیه در استارتاپ!

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

بدون شک همه ما ایده‌های فراوانی برای اجرا نمودن در ذهن داریم که گاه آن را اجرایی و گاه از خیر اجرایی شدن آن می‌گذریم! در استارتاپ ها و راه‌اندازی یک کسب کار ایده‌ها معمولاً برای حل یک مشکل و یا برآورده نمودن یک نیاز به وجود می‌آیند که البته لعاب درآمدزایی در آن باعث شوق‌آفرینی برای ادامه کار می‌گردد هرچند که شوق و اشتیاق اصلی همان توانایی برطرف نمودن یک مشکل است که می‌تواند از جهت روحی و روانی در ما امیدآفرین باشد.

hypothesis-wordle

اما به‌راستی چرا در بسیاری از مواقع استارتاپ و یا کسب‌وکار کوچک ما با شکست و یا خطر شکست مواجه می‌گردد؟ فارغ از علل ورشکستگی در یک استارتاپ که پیش‌ازاین به آن پرداختیم، هدف‌گذاری اشتباه، نبود برنامه مدون کوتاه‌مدت و صدالبته فرضیه اشتباه می‌تواند از عوامل مؤثر در شکست یک استارتاپ باشد.

دوستی را می‌شناختم که برنامه‌ای مبتنی بر اندروید بسیار جالبی را طراحی نموده بود اما متأسفانه در بازاریابی و فروش آن مشکل داشت، پس از بررسی کیفیت کار و نحوه اجرایی شدن پروژه، با یکدیگر هدف‌ها را بررسی و مشتریان بالقوه را شناسایی نمودیم، گام بعدی مراجعه به مشتریان و بالفعل نمودن نیروی بالقوه آنان بود، اما متأسفانه این راه نیز با توفیقی مواجه نگردید. پس‌ازاین اتفاق پیشنهاد دادم از ابتدا پروژه را بررسی نماییم تا بتوان تحلیلی درست از اوضاع به دست آورد.

پس از بررسی‌های اولیه متوجه شدم که دوست عزیزم هیچ داکیومنت مدونی از پروژه تهیه ننموده است، این خود اولین معضل و مشکل در تحلیل داده‌های اولیه بود.

وجود یک طرح توجیهی مناسب با فصول و بخش‌های مختلف که قابلیت توسعه را نیز داشته باشد می‌تواند بسیاری از معماها را حل نماید. وجود تمام یا بخشی از طرح و برنامه‌های کوتاه، میان و بلندمدت در ذهن باعث اخلال در تفکر و تصمیم‌گیری صحیح می‌گردد.

“همواره قبل از اجرای هر پروژه‌ای مدارک و ضمائم و مستندات خود را مکتوب تهیه نمایید”

بعد از تهیه اسناد و طرح‌ها به‌صورت مکتوب، آن‌ها را برای مطالعه به من ارجاع دادند و بار دیگر شروع به بررسی موضوع نمودم، همه‌چیز تقریباً صحیح و درست پیش رفته بود و البته ابهامات جزئی نیز در طرح مشاهده می‌شد اما فارغ از این موارد جزئی که در جای خود بسیار مهم نیز می‌باشد، هدف غایی، راهبر، کارکرد، نوع کاربری، برنامه کوتاه، میان و بلند مدت و همچنین بازار هدف، قیمت‌گذاری و مانند آن به‌درستی تدوین‌شده بود، اما آنچه تمام این مسائل قائم بر آن بود دچار یک چالش جدی بود!

بله، فرضیه! فرضیه به قول ون دالن همانند نورافکن پرقدرتی است که راه را برای پژوهشگر روشن می‌کند. موضوع مهم این است که فرضیه باید آگاهانه تشخیص داده شود و بامهارت صورت‌بندی شود تا از آن بتوان به‌عنوان محوری که پژوهش را هدایت می‌کند، استفاده کرد. فرضیه، قبل از جمع‌آوری اطلاعات، تدوین می‌شود.

“درواقع فرضیه توضیحی منطقی از یک رخداد است.”

مشکل ازآنجا بود که دوست من یک فرضیه در ظاهر منطقی و درست را به‌صورت اثبات‌شده فرض نموده بود و البته اندک تلاشی هم برای اثبات فرضیه خود به خرج نداده بود.

“تصور اشتباه از درست بودن یک فرضیه اثبات نشده مهلک‌ترین سمی است که می‌تواند هر تلاشی را بی‌ثمر کند.”

برای به دست آوردن یک فرضیه که تا درصد قابل قبولی منطقی به نظر آید می‌توان کارهایی را انجام داد.

نخستین کار آن است که مطمئن شد ایده به نظر رسیده آیا مشکل و نیاز قشر وسیعی از افراد را برطرف می‌کند و یا اینکه این مشکل و نیاز کشف‌شده یک امر واهی است که فقط برای شما وجود دارد!

دومین گام برای داشتن یک فرضیه تا حد امکان قابل اتکا آن است که، فرض خود را برای اقشار متفاوتی با سطوح علمی، مالی و شغلی مختلف مطرح و نظر آنان را پس از تشریح فرض خود جویا شویم.

سومین گام در خصوص اطمینان از یک فرض صحیح برای ستون خیمه قرار دادن آن در کسب کار، انجام تحقیق میدانی به‌صورت نظری در خصوص محصول و یا خدمت منشق شده از آن نظریه در بازار هدف است.

به‌هرحال پس از تشریح و تشکیک در فرضیه داستان موصوف، ما به این نتیجه رسیدیم که محصول موردنظر هرچند شوق آور و جالب به نظر می‌رسد اما به علت عدم وجود یک فرضیه صحیح در ساخت و تولید آن فی‌الواقع هیچ مشکل قابل‌توجهی را مرتفع و هیچ نیاز قابل‌توجهی را برطرف نمی‌نماید بلکه فقط به‌عنوان یک ابزار اضافی می‌تواند موردتوجه باشد که البته وجود یک ابزار اضافی می‌تواند به علت کم‌کاربرد بودن آن درگذر زمان به فراموشی سپرده شود.

ازاین‌رو وجود یک فرضیه نسبتاً صحیح که با دقت و وسواس انتخاب و پیرامون آن تحقیقات مناسب صورت پذیرفته باشد می‌تواند نقشی تعیین‌کننده ای را در راه‌اندازی استارتاپ و کسب‌وکار شما ایفا نماید. لذا مواظب باشیم در دام فرضیه اثبات‌شده بدون تحقیق گرفتار نشویم.