راه‌اندازی استارتاپ به‌مثابه جنگ چریکی
راه‌اندازی یک استارتاپ علاوه بر آنکه مختصات و ابعاد و زوایای خود را دارد، به‌مثابه عملیات چریکی است، یعنی در یک استارتاپ نباید انتظار داشت تا قوانین و روش‌های کلاسیک تجاری، اداری و خدماتی حکم‌فرما باشد، ویژگی راه‌اندازی یک استارتاپ در نامنظم بودن عملیات اجرایی در خصوص دستیابی به هدف است.
شما به‌عنوان یک پارتیزان، که عضو کوچکی از یک گروه استارتاپی شناخته می‌شوید باید از روش‌های چابک و پویا برای دستیابی به نتیجه خود استفاده نمایید.
شما باید روش‌های علمی، صنعتی و خدماتی را با استفاده از محتواهای موجود شناسایی و در راستای چشم‌انداز خود به‌کارگیرید، استفاده از روش‌های کلاسیک منجر به منفعل شدن شما خواهد شد، هرچند به‌مرورزمان و با بلوغ استارتاپ می‌بایست لاجرم بعضی از اقدامات کلاسیک را به انجام رسانید.
لذا قبل از آنکه به فکر انعقاد قرارداد، ثبت شرکت، ثبت برند، ثبت آثار و تبلیغات سازمان‌یافته باشید لازم است، به فکر روش‌ها، تاکتیک‌ها، استفاده از ابزارهای موجود، جذب حامیان مالی و فکری، و استفاده از مشاور و راهنما باشید.
در جنگ کارآفرینی، تجارت و امور اقتصادی، شخصی موفق است تا با استفاده از پتانسیل‌های موجود اقدام به عملیات‌های چریکی نماید و شاید از این بابت است که درصد بسیاری از استارتاپ ها با شکست مواجه می‌شوند، این در صورتی است که در خصوص راه‌اندازی کسب‌وکارهای موردنظر درصورتی‌که به‌صورت کلاسیک وارد عمل شوید هرچند ممکن است شکست نخورید اما به نتیجه قابل‌توجهی هم نائل نخواهید آمد، بلکه صرفاً می‌توانید کسب‌وکاری عادی، خالی از هیجان و کاملاً معمولی و کسل‌کننده را راه‌اندازی نمایید، انجام اقدامات قانونی آن‌هم در ابتدای کار انرژی شمارا مستهلک و هیجان شمارا با چالش و کاهش روبرو خواهد نمود.
برای همین توصیه می‌شود با استفاده از ابزارهای موجود و آنچه هست اقدام به راه‌اندازی و پیگیری ایده‌های خودنمایید و سپس پس از استحکام پایه‌های ساختاری ایده و روش‌شناسی پیگیری آن، اقدام به یافتن و منسجم نمودن قواعد ساختاری نمایید.
بازهم توصیه می‌گردد برای استارتاپ خود دنبال قانون نگردید و البته برای استارتاپ خود دنبال قانون بگردید!
